benzin5 - پیام کوتاه های بامزه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت را بگیرید؛ حتی از مشرکان . [امام علی علیه السلام]

benzin5 - پیام کوتاه های بامزه

جستجو در وبلاگ:
Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:12 عصر )
به یارو میگن: اگه یک کامیون طلا بهت بدن چیکار میکنی؟ میگه: ایلده یکلام 2500 میگیریم‌ خالی میکنیم.


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:11 عصر )
 یارو دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته می‌برده بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرقون داری،‌ چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! یارو میگه: ‌اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:9 عصر )
 سال، یک ماه از محرم گذشته بوده ولی هنوز تو شهر صدای سینه‌زنی میومده. مردم میرن پی ماجرا، میبینن دسته احمقها تو کوچه بن بست گیر کرده!!!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:8 عصر )
 یارو تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبلش بهش میگن جواب بیسکویته، ولی تو همون اول نگو، اولش یه چند تا سوال کن که ضایع نشه. یارو میگه باشه و میره تو مسابقه، میپرسه: آقا، یک کویته؟! یارو میگه: نه. میگه: دوکویته؟ همینجوری میگه تا میرسه به نوزده کویت! یارو میگه: من یه راهنمایی بهتون میکنم، با چایی هم میخورنش. یارو میگه: هان پس بگو، ‌قنده؟!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:8 عصر )
یارو  تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه با چتر نجات میپره بیرون، یارو میگه: بچه‌ها در رین صاحابش اومد!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:6 عصر )
یارو و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمی‌زدند. زن یارو وقتی شب میره بخوابه، یک یادداشت برای ترکه می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، ‌می‌بینه یارو براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو زنیکه خر! ساعت شیشه!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:5 عصر )
یارو و تهرونیه دعواشون میشه، میبرنشون کلانتری. افسرنگهبان از تهرونیه میپرسه: اسمت چیه؟ یارو با بیخیالی میگه: فِری... افسره حسابی چپ و راستش میکنه، میگه: بی پدر فکر کردی اینجا خونه خالست خودمونی شدی؟ گفتم اسمت چیه؟ تهرونیه که حساب دستش اومده بوده میگه: فریدون قربان! افسره برمی‌گرده به یارو میگه اسم توچیه؟! یارو اسمش قلی بوده، یکم فکر میکنه بعد با ترس جواب میده: قولیدون!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:4 عصر )
 یارو زنگ میزنه 118، میگه: ببخشید شماره تلفن غضنفر رو دارین؟! طرف میگه: نه. یارو میگه: پس من میخونم یادداشت کنین!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:4 عصر )
یارو فیلم جیمز باند میبینه خیلی خوشش میاد. یکی ازش میپرسه اسمت چیه میگه: فَر...گضن فر!

» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:3 عصر )
یارو 10 تومن میندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌ یک ماشین میزنه بهش، درب و داغونش میکنه. همون وقت یک بابای دیگه‌ای داشته یک پولی مینداخته تو همون صندوق، یارو با حال زار پامیشه، ‌میگه: آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!


» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)

<      1   2   3   4   5      >

لیست کل یادداشت های وبلاگ
پول واقعی قانونی 10000000میلیون تومان
[عناوین آرشیوشده]


همسفران امروز: 3114  همسفر
همسفران دیروز: 21  همسفر
مجموع همسفران: 29534  همسفر
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

benzin5 - پیام کوتاه های بامزه
benzin5
من در حال ساخت یک سری وبلاگ های زنجیره ای هستم و خوشحال میشوم که به من کمک کنید.
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ «
» اشتراک در خبرنامه «