جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:27 عصر )
به یارو میگن اسم یه پیامبر رو بگو ؟ میگه : سوج !! میگن اینو دیگه از کجا آوردی ؟
میگه خودم پشت یه اتوبوس دیدم نوشته (( یا سوج )) !!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:25 عصر )
یارو شب میخوابه ، خواب میبینه داره کتک میخوره !! فردا شبش با دوستاش میخوابه !!!!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:23 عصر )
به یارو میگن شنیدی احمد آقا ماتیز گرفته؟ میگه : نه بابا از ایدز بدتره؟
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:22 عصر )
یه روز یارو بچش میره زیر ماشین . دمپائی مزنه درش میاره .
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:22 عصر )
یه روز یه پرگار مست می کنه مستطیل می کشه......
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:21 عصر )
یارو میره کارواش میگن ماشینت کو میگه دیدم نزدیکه پیاده اومدم.
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:21 عصر )
یه جایی جشن بوده، یارو همینجوری میره تو و شروع میکنه به رقصیدن و بخور بخور. یکی ازش میپرسه: ببخشید! شما رو کی دعوت کرده؟ یارو میگه: من از خونواده عروسم. طرف میگه: ببخشید، ولی اینجا جشن تولده!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:20 عصر )
میخواسته تو یک ادارة دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! یارو هول میشه، میگه: ایلده شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:20 عصر )
یک روز یه یارو از حال رفت، از آشپزخانه اومد تو!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
جک(چهارشنبه 86 تیر 20 ساعت 12:19 عصر )
یک روز عروس رفت گل بچینه، شهرداری گرفتش!
» benzin5
»» نظرات دیگران ( نظر)
لیست کل یادداشت های وبلاگ